تنهای ام را با تو قسمت می کنم ، سهم کمی نیست

اینجا فقط حرف دله ... باورش هرچند مشکله

تنهای ام را با تو قسمت می کنم ، سهم کمی نیست

اینجا فقط حرف دله ... باورش هرچند مشکله

حافظ دیوانه فالم را گرفت

 

هیچ کس اشکی برای ما نریخت

هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی ست حالم دیدنیست

 حال من از این و آن پرسیدنیست

گاه بر روی  زمین زل می زنم

گاه بر حافظ  تفاءل  می زنم

حافظ  دیوانه  فالم  را  گرفت

یک غزل آمد که حالم را گرفت :

ما زیاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم

( ؟؟؟ )

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد