ما چون ز دری پای کشیدیم ،کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشه ی بامی که پریدیم ، پریدیم
رم دادن صیدِ خود از آغاز غلط بود
حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم
صد باغ بهارست و صلای گل و گلشن
گر میوه ی یک باغ نچیدیم ، نچیدیم
وحشی ! سبب دوری و این قسم سخن ها
آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم
(وحشی بافقی)