تنهای ام را با تو قسمت می کنم ، سهم کمی نیست

اینجا فقط حرف دله ... باورش هرچند مشکله

تنهای ام را با تو قسمت می کنم ، سهم کمی نیست

اینجا فقط حرف دله ... باورش هرچند مشکله

کاش می شد بودم کنارت ...

 

خوابیدی رو بال موجا ، کاش می شد بودم کنارت

تو به دریا دل سپردی ، من تو ساحل چشم به راهت

دنبالت دارم می گردم ، اما نیست از تو نشونی

روزگار ما رو جدا کر د ، یه غروب توی جوونی

دل من هواتو کرده کاش می شد تورو ببینم

کاش بشه تو خواب دو باره دست سردتو بگیرم

میخوام بگم از اون روزا که دستات توی دست

چه خوش بودیم با رفیقا آرزوهامون شکست

سختی و مشکلات ، جلودارمون نبود

لحظه ها تند میگذشتن ، زیر گنبد کبود

تا اینکه روزای خوش و آب اومد و برد

سخن با تو هستم تا آخر رفیقم مرد

دریا اونا رو تو چنگش اسیر کرد

اجل جام مرگشو داد اونا رو سیر کرد

بچه ها توی جوونی رفتن از بینمون

رفیقا رو تنها تکمیل نکردن دینشون

نشون به اون نشون که یادشون ، توی ذهنمونه

خدا اینو بهتر از همه ی ماها میدونه

رفیق خوب چیزی نیست که بره از یاد

آخه رفاقت نعمتی که خدا بهم داد

دنبالت دارم می گردم ، اما نیست از تو نشونی

روزگار ما رو جدا کر د ، یه غروب توی جوونی

خوابیدی رو بال موجا ، کاش می شد بودم کنارت

تو به دریا دل سپردی ، من تو ساحل چشم به راهت

دنبالت دارم می گردم ، اما نیست از تو نشونی

روزگار ما رو جدا کر د ، یه غروب توی جوونی

بعد مرگشون زندگی شده مث مرداب

رویاهای خوشو فقط میدیدیم توی خواب

بودنشون شده واسمون عین سرآب

چیزی نمونده ازشون بجز عکس توی قاب

با رفتنشون فقط اسمشونو جا گذاشتن

دلم میسوزه وقت خداحافظی نداشتن

شادی و تفریح دیگه رختشونو بستن

بجاش غصه وغم توی دلامون نشستن

شنبه ها همه میریم سر خاکشون

چشا گریون ، دلا پریشون

یاد دست نوشته ، یاد خط شون

یاد رد پا ، جا پای کفش شون

دل من هواتو کرده ، کاش می شد تورو ببینم

کاش بشه تو خواب دو باره ، دست سردتو بگیرم

در و دیوار پر شده از عکس تون

تو گوشم می پیچه صدای خنده تون

وقتی می خوابم آرزومه ببینمتون

بی معرفتا ، خجالت می کشین ببوسمتون

سر جاتون یه شاخه گلی هنوز هست

بوش به مشامم که می رسه می شم مست

داد میزنم بلند صدامو بشنوید

دلم تنگ شده چرا جوابو نمیدید

بغض بهم امون خوندن نمیده

یه روز میام پیشتون اون روز نزدیکه

پس خداحافظ تا لحظه ی دیدار

خدا کنه خواب باشم پس کی میشم بیدار

تو که رفتی به سلامت وعده ی ما به قیامت

حسرت یه لحظه دیدن واسه من شده یه عادت

( ؟ ؟ ؟ )

 

نظرات 5 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:31 ب.ظ http://sfandiary.blogsky.com

دوست ای دوست ای دوست

جور تو کشم از آنکه روی تو نکوست

مردم گویند بهشت خواهی یا دوست

ای بی خبران بهشت با دوست نکوست

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ب.ظ http://sfandiary.blogsky.com


گناه ما بی آنکه بدانیم چرا،گریستن است .
به امید آن روز که دیگر هیچ آدمی از یک وداع ساده نگرید!

فقط ... حرف دله
۹۹٪نوشته های خود مه

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین سه‌شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:38 ب.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
ممنون از اینکه سر زدی
شعر غمگین و زیبایی بود...کاش درس عبرت بود...
دلت شاد

داش ناصر دوشنبه 11 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ق.ظ http://www.naserzarin.blogfa.com

سلامممممممممممممم
چطورییییییییییییییییییییی
من خوبممممممممممم
پیش ما بیاااااااااااااااااااااا
منتظرمممممممممممم
زت زیاددددددددددددددددد
...........................

دنبالت می گردم دوشنبه 8 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 02:36 ب.ظ http://www.donbaletmigardam.persianblog.ir

اگه دوست داشتی به منم سر بزن
منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد