از تو باید می گذشتم ، ولی افسوس نتونستم
تو عروسک بودی و من آخر قصه دونستم
تو وجود خالی تو جز دروغ هیچی ندیدم
کاش می شد به این حقیقت پیش از اینها می رسیدم
سوختم و سوختم و ساختم ، هرچی داشتم به پات باختم
کاش تو رو از روز اول مثل امروز می شناختم
آخه عشق؛ یعنی شکستن ، عاشقانه سر سپردن
دل سپردن به سرابت ، در سکوت خویش مردن
یه روزی یه روزگاری ، حرف بین ما نگاه بود
عشق و نقاشی می کردیم ، نقش ما خورشید و ماه بود
بعد از اون واژه نوشتیم ، جمله مون ستاره چین بود
مثل دریا آبی بودیم ، معنی زندگی این بود
سوختم و سوختم و ساختم ، هرچی داشتم به پات باختم
کاش تو رو از روز اول مثل امروز می شناختم
آخه عشق؛ یعنی شکستن ، عاشقانه سر سپردن
دل سپردن به سرابی ، در سکوت خویش مردن
( ؟ ؟ ؟ )
سلام
خسته نباشین
اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند وصدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد مهم نیست .. .. ... .. .... ؟! مهم این است که فقط باشد زندگی کند ، لذّت ببرد و نفس بکشد...
خوش باشین
خدانگهدار
ترلان عزیز سلام... وبلاگت مبارک باشه
امیدوارم وبلاگت روز به روز بهتر بشه
اگه کمکی خواستی یا سوالی داشتی من در خدمتم
سلام به رضا...ترلان
نمی دونم چرا شما عکسهای وبم رو ندیدی... خودم که نگاه می کنم خیلی خوب همه وا می شن... ولی تو نظرات می گن بعضی عکسها وا نمی شه... من عکسها رو براتون می فرستم... لطفا شما هم رفتید وا نشد رفرش کنید... شایدم سرعت شما پایین نمیدونم... ولی خیلی از آشنایی با شما خوشحالم... همیشه به من سر بزنید... البته اگه عکسهای من لوس نشن و درست وا بشن...
عشق یعنی خاطرات بی غبار
دفتری از شعر و از عطر بهار
عشق یعنی یک تمنا , یک نیاز
زمزمه از عاشقی با سوز و ساز
عشق یعنی چشم خیس مست او
زیر باران دست تو در دست او
رضا جان سلام
شعرت خیلی قشنگ بود. ولی چرا تو هم بدتر از من انقدر کم کار شدی؟ خیلی وقته آپ نکردی!
خوشحالم میکنی هر دفعه که بهم سر میزنی.
شاد باشی عزیز
سلام
مرسی که اومده بودی
همیشه بهترینی