دفتر عشق که بسته شد دیدم منم تموم شدم
خونم حلال ولی بدون به پای تو حروم شدم
اونی که عاشق شده بود بدجوری تو کار تو موند
برای فاتح دلت حالا باید فاتحه خوند
تموم وسعته دلو به نام تو سند زدم
غرور لعنتی می گفت بازی عشقو بلدم
از تو گله نمی کنم از دست قلبم شاکی ام
چرا گذشتم از خودم چرا غرق تاریکی ام
دفتر عشق که بسته شد دیدم منم تموم شدم
خونم حلال - ولی بدون به پای تو حروم شدم
دوست ندارم چشمهای من فردا به آفتاب وا بشه
چه خوب می شه تصمیم تو آخر ماجرا بشه
دست و دلت نلرزه بزن تیر خلاصو
از اون که عاشقت بود بشنو این التماسو
ادامه...
سلام وباگ خوبی دارید به وبلاگ من هم سر بزنید این وبلاگ روزی 5 یا 6 بار به روز میشود و هر چه شما بخواهید در آن قرار میگیرد خوشحال میشم سر بزنید و هر چه را میخواهید درخواست کنی راستی اگر با تبادل لینک موافقید لینک من را قرار بدین بعد به من خبر بدین تا لینکتون رو بذارم موفق باشید بای
سلام وباگ خوبی دارید به وبلاگ من هم سر بزنید این وبلاگ روزی 5 یا 6 بار به روز میشود و هر چه شما بخواهید در آن قرار میگیرد خوشحال میشم سر بزنید و هر چه را میخواهید درخواست کنی راستی اگر با تبادل لینک موافقید لینک من را قرار بدین بعد به من خبر بدین تا لینکتون رو بذارم موفق باشید بای
تا بوده همین بوده نباید زیاد فکرشو کرد و گر نه مثل من....
آره رضای عزیز
درست حدس زدی
اینم آدرسش!
بد رسمی است رسم زمانه ای که کسی سکوت سرشار از فریادت را نمی شکند
دستی به رسم دوستی دستانت را نمی فشارد
در مرداب فرو افتاده ای و کسی دست نجات به سویت دراز نمی کند
باید پناه برد به کنج تنهایی ها
..............تنهایی را دوست دارم