ماهی آب زلالم
ساده ام صافم زلالم
شورش چهل ماه را در آب دیدم
شهوت خورشید را در خواب دیدم
چشم از هر چه پلیدی بسته دارم
عاشقم ، عشق تو را پیوسته دارم
زخم قلاب تو بر کامم نشسته
زخم هجرت بر دل و جانم نشسته
سالها چشمم به در بود
عشق تو هر دم به بر بود
بی تو رفتم تا ستاره
بی تو بشنیدم ترانه
بی تو این لبهای بسته
سلام ... فقط اومدم دعو تت کنم ... موفق باشی...بای
سلام دوست خوبم
از حضورتون ممنونم.
من هم برای شما آرزوی هر آنچه بهترینه دارم.
این وبلاگتون هم خیلی جالب و پر محتواست. موفق باشید!
سلام به رضای عزیز
منم منظورم عشق واقعی نبود
عشق این دوره زمونه بود
بای ممنون که اومدی ونظر دادی
سلام
راستی بی ادبی منو ببخشید. فراموش کردم بگم که:
** تولدت مبارک **
سالهای سال پُرامید و سربلند و سلامت باشی!
سلام بر رضای عزیز
منم منظورم عشق واقعی نبود عشق های امروزی بود
ممنون الهام
سلام دوست خوبم
انگار هنوز سرگرم تولدی! چرا آپ نمیکنی؟
منتظریم ها ...!
دوباره سلام
چکار کنم تقصیر خودته که آپ نمیکنی و من مجبور میشم چند بار بیام تو یک مطلب برات نظر بنویسم !!
رضا جان اشکالی نداره، اگر کسی یادش نبوده، ما که هستیم! همیشه هم به یادتیم.
اگر به خانه ی من آمدی
برای من ای مهربان چرغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم
(فروغ)
گفتش بیا پهلوی ما . تو جمع باش . تنهایی رو رها کن .
آرام و یواشکی در گوشش گفتم :من میخواهم ولی تنهایی من رو رها نمی کند
سلام دوست مهربونم
اومدم بگم چهارشنبه سوریت مبارک. وقتی از روی آتیش پریدی، برای شادی من هم دعا کن.
شاد باشی همه عمر